آنیسا جونم روزها کلی با آقا جونت حال میکنی و ما هم میخندیم هی شیرین زبونی میکنی آقا جون سربه سرت میذاره میگه زبونت رو میخورم شما میگی نهههه زبونه منه بعد بابا میگه بده بخورمش شما هی تلاش میکنی درش بیاری دوباره میگی در نمیاد بعد به بابا میگه زبون هسته یعنی زبون دارید. همش هم میگی امیر حسینه منه امیره منه خیییییییییلی دوستش داری امشبم کاری کردی که اشک آقا جون رو دراوردی ...امیر حسین به خاطر درسش نمیتونه زیاد این اطراف آفتابی بشه آخه امسال یه کنکور خیلی مهم داره.امشب خیلی دلت براش تنگ شده بود وقتی داشتی برنامه کودک میدیدی رفتی قاب عکسش رو آوردی گذاشتی کنارت آآآآآآآآخ مادر به فدات که چه قدر دلمون سوخت. دیروز رفتی کنار کاسکو دای حمید وایست...