بدون عنوان
روزهای سخت
از بوی خونه بدم اومده احساس میکنم همه چی بویه گند میده روزی 3 بار میرم حمام. خونه آشپزخونه بو میده اه اه اه کاش تموم میشد این حس های لعنتی. حالم خوب نیست............... خدایا کمکم کنننننننننننننننننننننن. &n...
سونوگرافی
امروز نوبت سونو گرافی داشتم علی جون امروز به خاطر من نرفت اداره من رو برد آزمایشگاه این قدر آب خورده بودم که داشتم میترکیدم.دکتر عبدالرضا ستایش سونو رو انجام داد و گفت که جنین 5 هفته و 6 روزشه این قدر ذوق کردم که نگو نی نی جونم خیلی چشم انتظارتم. خیلی احساسه سنگینی میکنم حالم خوب نیست ...
نویسنده :
مامان بنفشه
19:03
بدون عنوان
یه چند روزی که حالم خیلی بده.همش حالت تهوع دارم وای که چه حس بدیه اه اه اه.دائم ضعف میکنم و یه گوشه میوفتم. دلم میخواست یکی پیشم بود و بهم میرسید . علی خیلی حواسش بهمه اما اونم چه کار کنه صبح زود میره شب میاد خونه . فداش شم الهی رفته برام بلدرچین خریده اخه برای ویار خوبه خدا کنه به منم اثر کنه .خیلی خسته بود اما به خاطر من ونینیم این کار رو کرد و برام کبابش کرد. نی نی جونم دوست دارم اما نمیدونم که دختری یا پسر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ &n...
بدون عنوان
امروز رفتم آزمایش خداروشکر آزمایشم خوب بود مقدار هورمون های بدنم از 6 به 476 رسیده بود خیلی خوشحال بودم آخه دکترت منو ترسونده بود و گفت چون هورمونات خیلی پایینه فکر نکنم باردار باشی اما من مطمئن بودم باردارم.هه خودمم متوجه بالا رفتن هورمونام شده بودم اخه خیلی ضعف میکنم .بس که تره خوردم فکر کنم تغیر رنگ دادم اخه میگن به بالا رفتن هورمون کمک میکنه. اما نی نی نازم دکتر آزمایشگاه دکتر موسوی در بندرعباس بهم گفته که 2 روزه دیگه هم دوباره باید آزمایش بدم اگر مقدار هورمونام 2 برابر شده بود که یعنی جنین داخل رحمه در غیر این صورت نه وای وای وای خدایا به دادم برس.................................. بابا علی جون خی...
زندگی دوباره
امروز چهارشنبه است و من خودم تنهایی با ماشین رفتم آزمایشگاه آخه علی سر کاره نتونست با من بیاد. خیلی دلهره و اضطراب داشتم و از جواب آزمایشم میترسیدم وای خدایا تویه این شهر غریب و تنهایی اگه چیزی بشه من چه کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از ساعت 10 تا 11.30 همونجا منتظر جواب شدم .خداوندا سپاسگذارم هورمونم به 968 رسیده بود دکتر بهم تبریک گفت اولین تبریک به خاطره تو ای نازنیم  ...
بدون عنوان
خاطرات دوران شیرین و صد البته سخت و طاقت فرسای مامان بنفشه: آخ که چه لذت بخشه این روزها الان 3 روزه که متوجه شده ام که حامله ام چه شیرینه این حس مادری. الان ساعت 2.30 شب است و مادر دهبکری هستیم و فردا روز 13 فروردین هست یعنی روز 13 به در. خدایا شکرت نمیتونم باور کنم که یه نی نی تو دله منه چه لذت بخشه. علی خیلی خوشحاله خیلی ای خدا کمکم کن در این ره &n...
مامانه منتظر
چه روزهای قشنگی داره سپری میشه همه حواسشون به منه مخصوصا بابا علی مهربون و مامان معصومه گل.امروز 15 فروردینه و احتمالا نی نی من 3 هفته ایی یا 4 هفته ایی هست. امروز باید بریم بندر عباس آخه آزمایش خون دارم که از سلامتی جنینم مطمئن بشیم که داخل رحمی هست یا خارج رحمی وای خداوندا مرا دریاب ... الان بابا علی خوابیده (ساعت 11 صبح) هه خیلی بابات رو دوست دارم نی نی ناشناسم الان سوره های یس و واقعه رو را خواندم و الان تنها نشسته ام روی مبل یعنی من و نی نی تنهاییم.  ...